گوگل از يك سيستم هوش مصنوعي به نام “RankBrain” براي كمك به مرتب سازي نتايج جستجوي خود، استفاده ميكند. آيا شگفت زدهايد كه اين سيستم چگونه كار ميكند و چگونه با سيستم رتبه بندي گوگل هماهنگ است؟ در اينجا همه چيزهايي كه ما در مورد RankBrain , بهينه سازي سايت ميدانيم را ميخوانيد.
اطلاعات اين مقاله از سه منبع اصلي به دست آمده است و به مرور زمان به روز رساني شدهاند كه همراه با يادداشتهايي در مورد بهروزرساني آنها ارائه ميشود. اين منابع عبارتند از:
- مقاله بلومبرگ كه اخبار مربوط به RankBrain را پوشش داده است.
- اطلاعات جانبي كه گوگل در حال حاضر مستقيما در گستره موتور جستجو ارائه ميدهد.
- دانش ما و بهترين فرضيات در مواردي كه گوگل پاسخي به آنها ارائه نميكند. همين طور برخي اطلاعات اين مقاله را تيم سئو نوين ماركتينگ آزمايش كرده و به نتايج جالبي در فارسي دست يافته است.
RankBrain چيست؟
RankBrain نام سيستم هوش مصنوعي گوگل در قالب يادگيري ماشين است؛ كه براي كمك به پردازش نتايج جستجو استفاده ميشود و توسط گزارشهاي بلومبرگ و همچنين توسط شركت گوگل تاييد شده است.
يادگيري ماشين چيست؟
يادگيري ماشين پديدهاي است كه يك كامپيوتر به خود و نه توسط افراد ديگر يا برنامه ريزيهاي دقيق، ميآموزد كه چگونه كارها را انجام دهد.
هوش مصنوعي چيست؟
هوش مصنوعي واقعي، يا به اختصار AI، پديدهاي است كه در آن كامپيوتر به اندازه يك فرد باهوش هوشمند ميشود. به عبارت ديگر دستيابي به دانش از طريق آموزش و يا از طريق ايجاد ساختارهايي بر مبناي چيزي كه ميداند و ارتباطات جديد را بر اساس آن برقرار مي كند.
البته AI واقعي فقط در رمانهاي علمي تخيلي وجود دارد. در عمل، AI به سيستمهاي كامپيوتري اشاره دارد كه براي يادگيري و ايجاد ارتباطات استفاده ميشوند.
AI چه تفاوتي با يادگيري ماشين دارد؟
يادگيري ماشين و هوش مصنوعي، به نظر نسبتا مترادفاند. شما ممكن است آنها را به جاي يكديگر استفاده كنيد و يا ميتوانيد از زبان ماشين براي توصيف نوع روش هوش مصنوعي استفاده كنيد.
بنابراين RankBrain روش جديدي است كه گوگل نتايج جستجوي خود را با آن رتبه بندي ميكند؟
خير، RankBrain بخشي از الگوريتم كلي گوگل است. يك برنامه كامپيوتري كه براي طبقهبندي ميلياردها صفحه و پيدا كردن صفحه مرتبط و متناسب با درخواست كاربر استفاده مي شود.
نام الگوريتم جستجوي گوگل چيست؟
، الگوريتم جستجوي گوگل مرغ مگس خوار ( Hummingbird ) نام دارد. براي چندين سال، الگوريتم كلي نام رسمي نداشت. اما در اواسط سال 2013، گوگل اين الگوريتم را بازسازي كرد و نام آن را ( Hummingbird) گذاشت.
بنابراين RankBrain بخشي از الگوريتم جستجوي مرغ مگس خوار است؟
اين درك ماست. مرغ مگس خوار الگوريتم جستجوي كلي است، درست مانند يك ماشين كه موتوري در درون خود دارد. خود موتور ممكن است از قطعات مختلف ساخته شده باشد، مانند فيلتر روغن، پمپ سوخت، رادياتور و غيره. به همين ترتيب، مرغ مگس خوار شامل بخشهاي مختلفي است كه RankBrain يكي از جديدترين آنهاست.
به طور خاص، ما ميدانيم RankBrain بخشي از الگوريتم كلي Hummingbird است، زيرا مقاله بلومبرگ روشن ميكند كه RankBrain تمام جستجوها را مديريت نميكند و فقط الگوريتم كلي قادر به انجام اين كار است.
مرغ مگس خوار همچنين حاوي قسمت هاي ديگري است كه سازگار با فضاي SEO است، مانند پاندا Panda ، پنگوئن Penguin و ديگر الگوريتمهايي مانند روز پرداخت (Payday) كه براي مبارزه با اسپم ساخته شده، كبوتر(Pigeon) كه براي بهبود نتايج محلي مأموريت دارد، Top Heavy براي بارگذاري صفحات سنگين شامل تبليغات زياد عمل ميكند، Mobile Friendly براي ايجاد صفحات موردپسند كاربر بر روي موبايل و Pirate (دزدان دريايي) براي مبارزه با نقض قانون كپي رايت طراحي شدهاند.
من فكر مي كردم كه الگوريتم كلي گوگل “PageRank” ناميده مي شود؟
PageRank بخشي از الگوريتم كلي مرغ مگس خوار است كه يك روش خاص براي ارائه اعتبار به صفحات بر اساس لينكهايي است كه به صفحه اشاره دارد.
PageRank اولين نامي است كه گوگل به يكي از بخشهاي الگوريتم رتبهبندي خود در شروع به كار موتور جستجوي خود در سال 1998 داده است.
گوگل از چه «سيگنالهايي » براي رتبه بندي خود استفاده مي كند؟
سيگنالها چيزهايي هستند كه Google براي كمك به تعيين نحوه رتبه بندي صفحات وب استفاده ميكند. به عنوان مثال، كلمات را در يك صفحه وب ميخواند، بنابراين كلمات يك سيگنال هستند. اگر بعضي از كلمات با فونت درشت نوشته شده باشند، ممكن است سيگنال متفاوتي داشته باشند. محاسباتي كه به عنوان بخشي از PageRank استفاده ميشود، به آن صفحه يك امتياز PageRank ميدهد كه باز هم يك سيگنال است. اگر يك صفحه سازگار با تلفن همراه باشد، يك سيگنال ديگري را ثبت ميكند.
تمام اين سيگنالها توسط بخشهاي مختلف در الگوريتم مرغ مگس خوار پردازش ميشوند تا شناسايي كنند كدام صفحات در نتيجه جستجوي شما پيدا شدهاند.
چند سيگنال در آنجا وجود دارد؟
گوگل به طور مداوم بيش از 200 دسته بندي سيگنال عمده دارد كه ممكن است تا 10،000 زير مجموعه سيگنال داشته باشد. همانطور كه در مقاله بلومبرگ نيز گفته شد، “صدها” عامل در آن مشاركت دارد.
اين تفكر به نظر ما يك راهنماي مناسب است كه به طور كلي نشان ميدهد موتورهاي جستجو مانند گوگل چگونه به رتبه بندي صفحات وب كمك ميكنند.
آيا RankBrain سومين سيگنال مهم است؟
درست است. طبق گفته گوگل اين سومين عامل مهم براي رتبه بندي صفحات وب است. برگرفته شده از مقاله بلومبرگ:
RankBrain يكي از “صدها” سيگنالي است كه در يك الگوريتم براي تعيين نتايج جستجوي گوگل و رتبه بندي آنها استفاده ميشود. در چند ماه گذشته، RankBrain سومين عامل مهم براي كمك به دسته بندي نتايج جستجو بوده است.
سيگنالهاي مهم اول و دوم چيست؟
در هنگام نگارش نخست اين مقاله، گوگل در اين باره چيزي نگفت. فرض ما اين بود:
لينك مهم ترين سيگنال باقيمانده است و گوگل اين لينكها را در قالب راي شمارش ميكند. اين همچنين يك سيستم به شدت سالخورده است كه در لينكهاي خود آنها را پوشش دادهام: سيستم شكست خورده “Ballet Box ” كه توسط گوگل و بينگ در گذشته استفاده ميشد.
به عنوان دومين سيگنال مهم، حدس ميزنم كه «كلمات» باشند، چرا كه كلمات شامل همه چيز از كلمات موجود در صفحات وب گرفته تا آناليز و تحليل كلماتي كه كاربران در نوار ابزار جستجو وارد در خارج از RankBrain وارد ميكنند.[ البته اين نظر نويسنده مقاله سرچ انجين لند است و شايد سئو كاران برجسته و متخصصان هوش مصنوعي نظر ديگري داشته باشند آن چيز كه روشن است گوگل هنوز بر روي اين دو بخش تأكيد ويژهاي دارد. ]
اين كاملا درست بود. در مارس 2016، گوگل دو عامل اول را رونمايي كرد كه شامل محتوا و لينكها بودند. اما بين دو عامل لينكها و محتوا گفته نشد كدام يك اول است.
RankBrain دقيقا چه كاري انجام مي دهد؟
با مكاتبه با گوگل، من متوجه شدم RankBrain عمدتا براي توصيف جستجوي كلمات استفاده ميشود تا صفحاتي كه داراي كلماتي هستند كه به صورت دقيق در عبارات جستجو نوشته نشدهاند را پيدا كنند.
آيا Google در حال حاضر راهي براي پيدا كردن صفحات فراتر از درخواست دقيق وارد شده ندارد؟
بله، گوگل صفحات فراتر از شرايط دقيق جستجو شده را براي مدتي طولاني پيدا ميكرد. به عنوان مثال، سالها پيش، اگر شما چيزي شبيه “كفش” را وارد ميكرديد، ممكن بود گوگل صفحاتي را كه كلمه “كفشها” در آن ذكر شده بود را پيدا نكند زيرا آنها از نظر فني دو كلمه متفاوتاند. اما “ريشه يابي كلمات” گوگل را دقيقتر و هوشمندتر كرد تا آن را قادر سازد تفاوتي بين كفش و كفشها قائل نشود درست مانند “دويدن” كه به نوعي مشتق شده از “بدو” است.
گوگل همچنين در مورد اصطلاحات مترادف نيز هوشمند شده است، بنابراين اگر شما “كفشهاي كتاني” را جستجو كنيد، ممكن است نتايجي در مورد “كفشهاي دويدن” نيز براي شما نمايش داده شود. همچنين به لحاظ مفهومي نيز اصلاحاتي صورت گرفته است تا بين كمپاني اپل و ميوه سيب نيز قادر به تمايز باشد.
در مورد گراف دانش چه نكته اي وجود دارد؟
نمودار دانش يا گراف دانش كه در سال 2012 راه اندازي شد، راهي بود كه گوگل را براي برقراري ارتباط بين كلمات هوشمندتر كرد. مهمتر از آن، گوگل همچنين ياد گرفته است بين رشتهها و عبارات تفكيك قائل شود.
رشتهها به معني جستجو تمامي صفحاتي است كه داراي كلمهاي با املاي درست مانند “اوباما” هستند. اما در مورد عبارات، با جستجوي كلمه “اوباما” گوگل متوجه ميشود كه احتمالا منظور شما “باراك اوباما” رئيس جمهور آمريكا است و يك فرد واقعي با ارتباط با اوباما، مكانها و چيزهاي ديگر را به شما نمايش ميدهد.
نمودار دانش پايگاهي از حقايق مربوط به جهان و روابط بين آنها است. به همين دليل است كه شما مي توانيد جملاتي مانند “همسر اوباما در چه زماني متولد شد” را جستجو كنيد و اطلاعاتي در مورد ميشل اوباما، بدون حتي استفاده از نام او، كسب كنيد.